آخرین اخبار
- مناسبت » با عرض تبریک ولادت سه نور امام حسین (ع) ، حضرت عباس (ع) و امام سجاد (ع)
- مناسبت » با عرض تبریک میلاد با سعادت حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)
- مناسبت » سالروز وفات حضرت معصومه (س) تسلیت باد
- مناسبت » میلاد حضرت امام حسن العسکری عليه السلام مبارک باد
- مناسبت » میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) مبارک باد
- بیت معظمله » سومین سالگرد رحلت حضرت آیت الله حاج سید عادل علوی رحمه الله زمان: پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ بعد از نماز مغرب و عشاء
- مناسبت » حلول عيد الله الاكبر، عيد الولاية، عيد غدير بر تمام شیعیان جهان مبارک باد
- مناسبت » شهادت مظلومانه حضرت محمد بن علی الباقر علیه السلام بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد
- مناسبت » شهادت مظلومانه حضرت امام جواد(ع) بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد
- مناسبت » با عرض تبریک میلاد با سعادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
- مناسبت » شهادت مظلومانه حضرت امام صادق(ع) بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد
- مناسبت » فرا رسیدن نیمه شعبان و میلاد منجی مستضعفان و محرومان جهان مبارک باد
- مناسبت » با عرض تبریک ولادت سه نور امام حسین (ع) ، حضرت عباس (ع) و امام سجاد (ع)
- مناسبت » شهادت مظلومانه باب الحوائج حضرت امام کاظم (ع) بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد
- مناسبت » با عرض تبریک میلاد مولود کعبه حضرت علی(ع)
خبرهای تصادفی
- مصاحبه » ولادت فرخنده ی سومین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت حسین بن علی(ع) بر شیعیان آن حضرت مبارک
- سخنرانی » عوامل پشت صحنه برنامه (الکرامة الإنسانية) شبکه جهانی دعاء
- مناسبت » سالروز شهادت امام صادق (ع) بر شیعیان آن حضرت تسلیت باد
- پیام » آیین نکوداشت استاد حجت الاسلام والمسلمین سید علی خراسانی
- مناسبت » خجسته ميلاد امام علي بن موسي الرضا عليه السلام بر تمام شيعيان جهان مبارك باد
- مناسبت » شهادت جانگداز حضرت محمد بن علی الباقر علیه السلام بر تمام شعیان حضرتش تسلیت باد
- مناسبت » با عرض تبریک ولادت سه نور امام حسین (ع) ، حضرت عباس (ع) و امام سجاد (ع)
- مناسبت » شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها
- سخنرانی » درس اخلاق هفتگی
- مناسبت » الشام ،،، الشام ،،، الشام ،،،
- مناسبت » سالروز شهادت جانگداز امام زین العابدین (ع) بر شیعیان جهان تسلیت باد
- پیام » بازگشت حضرت استاد از سفر تبلیغی ارشادی مشهد الرضا(ع)
- مناسبت » میلاد بابرکت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام، گلِ زیبای مهر محمدی، زینت شاخسار ولایت و نجمه آسمان امامت را،شاد باش میگوییم.
- بیت معظمله » سی و دومین سالکرد ارتحال عالم ربانی حضرت آیت الله المرحوم سید علی بن حسین علوی
- مناسبت » میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) مبارک باد
خبرهای پربازدید
- سخنرانی » اولین سالگرد عروج ملکوتی مداح اهل بیت مرحوم سید محمد باقر علوی با سخنرانی استاد حاج سید عادل علوی
- مراسم » برنامه حسینیه های کاظمینی های مقیم ایران
- خبر (متفرقه) » حجت الاسلام شیخ علی شجاعی (ره) در محضر حق(جلّ جلاله) + عکس
- مناسبت » صلی الله علی الباکین علی الحسین علیه السلام
- سخنرانی » دروس اخلاق استاد علوی(دامت برکاته)
- پیام » اگر دین محمد مگر به کشته شدن من پایدار نمیماند پس ای شمشیرها مرا دریابید
- پیام » به حول وقوه ی الهی و با عنایت حضرت بقیه الله الاعظم آیت الله سید عادل علوی از سفر تبلیغی جهادی خود از سوریه و لبنان در دهه اول محرم 1437 هـ ق بازگشتند.
- مناسبت » حلول ماه شوال و عید فطر
- خبر (متفرقه) » برنامه های حضرت استاد سید عادل علوی در ماه مبارک رمضان
- مناسبت » کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
- دیدار » حضرت آیت الله سید عادل علوی به همراه شركتكنندگان كنگره آيت الله وحيد بهبهاني با توليت حرم علوي ديدار كردند
- مراسم » شرکت در نمایشگاه بین المللی کتاب کربلا
- مراسم » جلسه های ارائه مقالات در نهمین فستیوال بین المللی (بهار شهادت) خاتمه یافت
- مناسبت » ولادت صاحب الامر والزمان
- مراسم » سخنرانیهای آیت الله سید عادل علوی(محرم1435)
بسم الله الرحمن الرحیم
زينب عليها السلام دختر على و زهرا عليهما السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم يا ششم هجرت در مدينه منوره ديده به جهان گشود، در پنج سالگى مادر خود را از دست داد و از همان دوران طفوليت با مصيبت آشنا گرديد . در دوران عمر با بركت خويش، مشكلات و رنج هاى زيادى را متحمل شد، از شهادت پدر و مادر گرفته تا شهادت برادران و فرزندان، و حوادث تلخى چون اسارت و . . . را تحمل كرد . اين سختى ها از او فردى صبور و بردبار ساخته بود.
او را ام كلثوم كبرى، و صديقه صغرى مى ناميدند. از القاب آن حضرت، محدثه، عالمه و فهيمه بود . او زنى عابده، زاهده، عارفه، خطيبه و عفيفه بود. نسب نبوى، تربيت علوى، و لطف خداوندى از او فردى با خصوصيات و صفات برجسته ساخته بود، طورى كه او را «عقيله بنى هاشم» مى گفتند. با پسر عموى خود «عبد الله بن جعفر» ازدواج كرد و ثمره اين ازدواج فرزندانى بود كه دو تن از آنها (محمد و عون) در كربلا، در ركاب ابا عبد الله الحسين عليه السلام شربت شهادت نوشيدند.
آن بانوى بزرگوار سر انجام در پانزدهم رجب سال 62 هجرت، با كوله بارى از اندوه و غم و محنت و رنج دار فانى را وداع گفت . در اين مقال برآنيم كه گوشه هايى از مناقب و فضائل آن حضرت را بررسى و بيان كنيم .
1- زينت پدر
معمولا پدر و مادر نام فرزند را انتخاب مى كنند، ولى در جريان ولادت حضرت زينب عليهاالسلام والدين او اين كار را به پيامبر اسلام جد بزرگوار آن بانو، واگذار نمودند . پيامبر صلى الله عليه و آله كه در سفر بود، بعد از بازگشت از سفر، به محض شنيدن خبر تولد، سراسيمه به خانه على عليه السلام رفت، نوزاد را در بغل گرفت و بوسيد، آن گاه نام زينب (زين + اب) را كه به معناى «زينت پدر» استبراى اين دختر انتخاب نمود.
2- علم الهى
مهمترين امتياز انسان نسبتبه ساير موجودات - حتى ملائكه - دانش و بينش اوست . «وعلم آدم الاسماء كلها ثم عرضهم على الملائكة فقال انبئونى باسماء هؤلاء ان كنتم صادقين . قالوا سبحانك لا علم لنا الا ما علمتنا انك انت العليم الحكيم» ; «سپس علم اسماء [ علم اسرار آفرينش و نامگذارى موجودات] را همگى به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست مى گوييد، اسامى اينها را به من خبر دهيد . عرض كردند: تو منزهى . ما چيزى جز آن چه به ما تعليم دادهاى نمىدانيم; تو دانا و حكيمى .»
و برترين علمها، علمى است كه مستقيما از ذات الهى به شخصى افاضه شود، يعنى داراى علم «لدنى» باشد . خداوند متعال در مورد حضرت خضر عليه السلام مىفرمايد: «وعلمناه من لدنا علما» ; «علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بوديم .»
زينب عليها السلام به شهادت امام سجاد عليه السلام داراى چنين علمى است، آن جا كه به عمه اش خطاب كرد و فرمود: «انت عالمة غير معلمة وفهمة غير مفهمة ; تو دانشمند معلم نديده و فهميده اى فهم نياموخته هستى .»
3- عبادت و بندگى
زينب عليها السلام به خوبى از قرآن آموخته بود، كه هدف از آفرينش و خلقت انسان رسيدن به قله كمال بندگى است . «ما خلقت الجن والانس الا ليعبدون»; «من جن و انس را نيافريدم جز براى اين كه عبادت كنند .»
او عبادتها و نماز شبهاى پدر و مادر را از نزديك ديده بود . او در كربلا شاهد بود كه برادرش امام حسين عليه السلام در شب عاشورا به عباس فرمود: «ارجع اليهم واستمهلهم هذه المشية الى غد لقد نصلى لربنا الليلة وندعوه ونستغفره فهو يعلم انى احب الصلوة له وتلاوة كتابه وكثرة الدعاء والاستغفار; به سوى آنان باز گرد و اين شب را تا فردا مهلتبگير شايد بتوانيم امشب را به نماز و دعا و استغفار در پيشگاه خدايمان مشغول شويم . خدا خود مىداند كه من نماز، قرائت قرآن، زياد دعا كردن و استغفار را دوست دارم .» در اين جملات صحبت از اداى تكليف نيست، بلكه سخن از عشق به عبادت و نماز است .
شب خيز كه عاشقان به شب راز كنند *** گرد در بام دوست پرواز كنند
هر جا كه درى بود به شب در بندند *** الا در دوست را كه شب باز كنند
حضرت زينب عليها السلام نيز از عاشقان عبادت و شب زنده داران عاشق بود، و هيچ مصيبتى او را از عبادت باز نداشت . امام سجاد عليه السلام فرمود: «ان عمتى زينب كانت تؤدى صلواتها، من قيام الفرائض والنوافل عند مسيرنا من الكوفة الى الشام وفى بعض منازل كانت تصلى من جلوس لشدة الجوع والضعف (9) ; عمهام زينب در مسير كوفه تا شام همه نمازهاى واجب و مستحب را اقامه مىنمود و در بعضى منازل به خاطر شدت گرسنگى و ضعف، نشسته اداى تكليف مىكرد .»
آن حضرت حتى در حساسترين شب زندگى; شب هجران از حسين عليه السلام و برادران، تهجد و شب زنده داريش را ترك نكرد . از فاطمه بنت الحسين عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «واما عمتى زينب فانها لم تزل قائمة فى تلك الليلة اى عاشرة من المحرم فى محرابها تستغيث الى ربها وماهدات لناعين ولا سكنت لنا زمرة ; عمهام زينب در تمام شب عاشورا در محراب خويش ايستاده و به پروردگارش استغاثه مىكرد . در آن شب هيچ يك از ما نخوابيد و صداى ناله ما قطع نشد .»
امام حسين عليه السلام كه خود معصوم و واسطه فيض الهى است هنگام وداع به خواهر عابده اش مىفرمايد: «يا اختاه لا تنسينى فى نافلة الليل ; خواهر جان! مرا در نماز شب فراموش مكن!» اين نشان از آن داردكه اين خواهر، به قله رفيع بندگى و پرستش راه يافته و به حكمت و هدف آفرينش دستيازيده است .
4- عفت و پاكدامنى
عفت و پاكدامنى، برازندهترين زينت زنان، و گران قيمتترين گوهر براى آنان است . زينب عليها السلام درس عفت را به خوبى در مكتب پدر آموخت، آن جا كه فرمود: «ما المجاهد الشهيد فى سبيل الله باعظم اجرا ممن قدر فعف يكاد العفيف ان يكون ملكا من الملائكة ; مجاهد شهيد در راه خدا، اجرش بيشتر از كسى نيست كه قدرت دارد اما عفت مىورزد، نزديك است كه انسان عفيف فرشتهاى از فرشتگان باشد .»
زينب كبرى عفتخويش را حتى در سختترين شرايط به نمايش گذاشت . او در دوران اسارت و در حركت از كربلا تا شام سختبر عفتخويش پاى مىفشرد . مورخين نوشته اند: «وهى تستر وجهها بكفها، لان قناعها قد اخذ منها ; او صورت خود را با دستش مى پوشاند چون روسريش از او گرفته شده بود .»
شاعر عرب به همين قضيه اشاره كرده و مىگويد:
ورثت زينب من امها *** كل الذى جرى عليها وصار
زادت ابنة على امها *** تستر باليمنى وجوها فان
تهدى من دارها الى شر دار *** اعوزها الستر تمد اليسار
«زينب تمامى آن چه بر مادر گذشت را به ارث برد، منتهى دختر سهم اضافهاى برداشت كه از خانهاش به بدترين خانه حركت كرد (به اسارت رفت).
صورت را [در اسارت] با دست راست مىپوشاند و اگر پوشش او را نيازمند مىكرد، از دست چپ هم بهره مىبرد .» و آن بانوى بزرگوار بود كه براى پاسدارى از مرزهاى حيا و عفاف بر سر يزيد فرياد مى آورد كه «أمن العدل يا بن الطلقاء تحذيرك حرائرك و امائك و سوقك بنات رسول الله سبايا؟ قد هتكت ستورهن و ابديت وجوههن ; اى پسر آزاد شده هاى [جدمان پيامبر اسلام] آيا اين از عدالت است كه زنان و كنيزكان خويش را پشت پرده نشانى، و دختران رسول خدا صلى الله عليه و آله را به صورت اسير به اين سو و آن سو بكشانى؟ نقاب آنان را دريدى و صورتهاى آنان را آشكار ساختى .»
5- ولايت مدارى
قرآن بدون هيچ قيد و شرطى در كنار اطاعت مطلق از خداوند، دستور به اطاعت از پيامبر صلى الله عليه و آله و صاحبان امر، يعنى، ائمه اطهار عليهم السلام مىدهد . «اطيعوا الله واطيعوا الرسول واولى الامر منكم» ; «از خداوند و رسول و اولو الامر اطاعت كنيد .»
زينب عليها السلام كه حضور هفت معصوم را درك كرده، در تمامى ابعاد ولايت مدارى (معرفت امام، تسليم بى چون و چرا بودن، معرفى و شناساندن ولايت، فداكارى در راه آن و) . . . سر آمد است . او با چشمان خود مشاهده كرده بود كه چگونه مادرش خود را سپر بلاى امام خويش قرار داد و خطاب به ولى خود گفت: «روحى لروحك الفداء ونفسى لنفسك الوقاء ; [اى ابالحسن] روحم فداى روح تو و جانم سپر بلاى جان تو باد .» و سرانجام جان خويش را در راه حمايت از على عليه السلام فدا نمود و شهيده راه ولايت گرديد . زينب عليها السلام به خوبى درس ولايت مدارى را از مادر فرا گرفت و آن را به زيبايى در كربلا به عرصه ظهور رساند .
از يك سو در جهت معرفى و شناساندن ولايت، از طريق نفى اتهامات و ياد آورى حقوق فراموش شده اهل بيت تلاش كرد . از جمله در خطبه شهر كوفه فرمود: «وانى ترحضون قتل سليل خاتم النبوة ومعدن الرسالة وسيد شباب اهل الجنة ; لكه ننگ كشتن فرزند آخرين پيامبر و سرچشمه رسالت و آقاى جوانان بهشت را چگونه خواهيد شست؟»
و همچنين در مجلس ابن زياد ، شهر شام، و مجلس يزيد، ولايت و امامت را به خوبى معرفى نمود .
از سوى ديگر سر تا پا تسليم امامتبود; چه در دوران امام حسين عليه السلام و چه در دوران امام سجاد عليه السلام حتى در لحظهاى كه خيمه گاه را آتش زدند، يعنى در آغاز امامت امام سجاد عليه السلام نزد آن حضرت آمد و عرض كرد: اى يادگار گذشتگان . . . خيمه ها را آتش زدند ما چه كنيم؟ فرمود: «عليكن بالفرار; فرار كنيد.
از اين مهمتر در چند مورد، زينب عليها السلام از جان امام سجاد عليه السلام دفاع كرد و تا پاى جان از او حمايت نمود .
1- در روز عاشورا; هنگامى كه امام حسين عليه السلام براى اتمام حجت، درخواستيارى نمود، فرزند بيمارش امام زين العابدين عليه السلام روانه ميدان شد . زينب با سرعتحركت كرد تا او را از رفتن به ميدان نبرد باز دارد، امام حسين عليه السلام به خواهرش فرمود: او را باز گردان، اگر او كشته شود نسل پيامبر در روى زمين قطع مىگردد.
2- بعد از عاشورا در لحظه هجوم دشمنان به خيمهها شمر تصميم گرفت امام سجاد عليه السلام را به شهادت برساند، ولى زينب عليه السلام فرياد زد: تا من زنده هستم نمىگذارم جان زين العابدين در خطر افتد . اگر مىخواهيد او را بكشيد، اول مرا بكشيد، دشمن با ديدن اين وضع، از قتل امام عليه السلام صرف نظر كرد.
3- زمانى كه ابن زياد فرمان قتل امام سجاد عليه السلام را صادر كرد، زينب عليها السلام آن حضرت را در آغوش كشيد و با خشم فرياد زد: اى پسر زياد! خون ريزى بس است . دست از كشتن خاندان ما بردار . و ادامه داد: «والله لا افارقه فان قتلته فاقتلنى معه; به خدا قسم هرگز او را رها نخواهم كرد . اگر مىخواهى او را بكشى مرا نيز با او بكش .»
ابن زياد به زينب نگريست و گفت: شگفتا از اين پيوند خويشاوندى، كه دوست دارد من او را با على بن الحسين بكشم . او را واگذاريد .
البته ابن زياد كوچكتر از آن است كه بفهمد اين حمايت فقط به خاطر خويشاوندى نيست، بلكه به خاطر دفاع از ولايت و امامت است . اگر فقط مساله فاميلى و خويشاوندى بود، بايد زينب عليها السلام جان فرزندان خويش را حفظ و آنها را به ميدان جنگ اعزام نمىكرد .
آنكه قلبش از بلا سرشار بود *** دخت زهرا زينب غمخوار بود
او ولايت را به دوشش مىكشيد *** چون امام عصر او بيمار بود
با طنين خطبههاى حيدرى *** سخت او رسواگر كفار بود