آخرین اخبار
خبرهای تصادفی
خبرهای پربازدید
با عرض تبریک میلاد با سعادت حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) سالروز وفات حضرت معصومه (س) تسلیت باد میلاد حضرت امام حسن العسکری عليه السلام مبارک باد میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) مبارک باد سومین سالگرد رحلت حضرت آیت الله حاج سید عادل علوی رحمه الله زمان: پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ بعد از نماز مغرب و عشاء حلول عيد الله الاكبر، عيد الولاية، عيد غدير بر تمام شیعیان جهان مبارک باد شهادت مظلومانه حضرت محمد بن علی الباقر علیه السلام بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد شهادت مظلومانه حضرت امام جواد(ع) بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد با عرض تبریک میلاد با سعادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها شهادت مظلومانه حضرت امام صادق(ع) بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد فرا رسیدن نیمه شعبان و میلاد منجی مستضعفان و محرومان جهان مبارک باد با عرض تبریک ولادت سه نور امام حسین (ع) ، حضرت عباس (ع) و امام سجاد (ع) شهادت مظلومانه باب الحوائج حضرت امام کاظم (ع) بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد با عرض تبریک میلاد مولود کعبه حضرت علی(ع) با عرض تبریک میلاد با سعادت صدیقه کبری، فاطمه زهرا (س) سالروز وفات ام الشهدا حضرت ام البنین علیهاالسلام تسلیت باد با عرض تبریک به مناسبت میلاد با سعادت حضرت محمد (ص) و امام صادق (ع) سالگرد وفات حضرت محمد(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) وامام رضا (ع) بر تمامی مسلمان تسلیت باد فضیلت پیاده روی برای زیارت امام حسین (ع) در اربعین ایام عزاداری سید و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) تسلیت باد
آخرین اخبار
- مناسبت » با عرض تبریک میلاد با سعادت حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)
- مناسبت » سالروز وفات حضرت معصومه (س) تسلیت باد
- مناسبت » میلاد حضرت امام حسن العسکری عليه السلام مبارک باد
- مناسبت » میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) مبارک باد
- بیت معظمله » سومین سالگرد رحلت حضرت آیت الله حاج سید عادل علوی رحمه الله زمان: پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ بعد از نماز مغرب و عشاء
- مناسبت » حلول عيد الله الاكبر، عيد الولاية، عيد غدير بر تمام شیعیان جهان مبارک باد
- مناسبت » شهادت مظلومانه حضرت محمد بن علی الباقر علیه السلام بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد
- مناسبت » شهادت مظلومانه حضرت امام جواد(ع) بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد
- مناسبت » با عرض تبریک میلاد با سعادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
- مناسبت » شهادت مظلومانه حضرت امام صادق(ع) بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد
- مناسبت » فرا رسیدن نیمه شعبان و میلاد منجی مستضعفان و محرومان جهان مبارک باد
- مناسبت » با عرض تبریک ولادت سه نور امام حسین (ع) ، حضرت عباس (ع) و امام سجاد (ع)
- مناسبت » شهادت مظلومانه باب الحوائج حضرت امام کاظم (ع) بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد
- مناسبت » با عرض تبریک میلاد مولود کعبه حضرت علی(ع)
- مناسبت » با عرض تبریک میلاد با سعادت صدیقه کبری، فاطمه زهرا (س)
خبرهای تصادفی
- مناسبت » فرار رسیدن ماه محرم ماه حزن و اندوه بر سرور سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) تسلیت باد
- مناسبت » آراء دیگران در مورد رئیس مذهب
- مناسبت » مولود کعبه امیرالمومنین (ع)
- خبر (متفرقه) » ولادت امیر کائنات
- مناسبت » ميلاد حضرت فاطمة زهراء‘ سلام الله علیها بر تمام مسلمانان و مادران مبارک باد
- مناسبت » ميلاد امام حسن عسكري عليه السلام بر تمام مسلمين جهان مبارک باد
- مراسم » مراسم هفتگی هئیت دعاء کمیل
- پیام » به حول وقوه ی الهی و با عنایت حضرت بقیه الله الاعظم آیت الله سید عادل علوی از سفر تبلیغی جهادی خود از سوریه و لبنان در دهه اول محرم 1437 هـ ق بازگشتند.
- مصاحبه » چهارمین قسمت حدیث سرو در خصوص جایگاه علمی مرحوم آیت الله مرعشی نجفی
- سخنرانی » ضبط برنامه برای شبکه معارف و شبکه ولایت
- مناسبت » سالروز وفات حضرت معصومه(س)
- مناسبت » ميلاد امام موسى بن جعفر الكاظم عليه السلام
- مناسبت » کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
- خبر (متفرقه) » به مناسبت درگذشت حضرت آیت الله حاج سید عادل علوی مجالس ترحيمی در شهر قم و تهران برگزار میگردد:
- خبر (متفرقه) » قسمت پنجم از مقاله من (کیستم) نوشته حاج سید عادل علوی در شماره چهارم نشریه تهذیبی تربیتی حق منتشر شد
خبرهای پربازدید
- سخنرانی » اولین سالگرد عروج ملکوتی مداح اهل بیت مرحوم سید محمد باقر علوی با سخنرانی استاد حاج سید عادل علوی
- مراسم » برنامه حسینیه های کاظمینی های مقیم ایران
- خبر (متفرقه) » حجت الاسلام شیخ علی شجاعی (ره) در محضر حق(جلّ جلاله) + عکس
- مناسبت » صلی الله علی الباکین علی الحسین علیه السلام
- سخنرانی » دروس اخلاق استاد علوی(دامت برکاته)
- پیام » اگر دین محمد مگر به کشته شدن من پایدار نمیماند پس ای شمشیرها مرا دریابید
- پیام » به حول وقوه ی الهی و با عنایت حضرت بقیه الله الاعظم آیت الله سید عادل علوی از سفر تبلیغی جهادی خود از سوریه و لبنان در دهه اول محرم 1437 هـ ق بازگشتند.
- مناسبت » حلول ماه شوال و عید فطر
- خبر (متفرقه) » برنامه های حضرت استاد سید عادل علوی در ماه مبارک رمضان
- مناسبت » کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
- دیدار » حضرت آیت الله سید عادل علوی به همراه شركتكنندگان كنگره آيت الله وحيد بهبهاني با توليت حرم علوي ديدار كردند
- مراسم » شرکت در نمایشگاه بین المللی کتاب کربلا
- مراسم » جلسه های ارائه مقالات در نهمین فستیوال بین المللی (بهار شهادت) خاتمه یافت
- مناسبت » ولادت صاحب الامر والزمان
- مراسم » سخنرانیهای آیت الله سید عادل علوی(محرم1435)
بسم الله الرحمن الرحیم
هفتم ذیحجةالحرام 1425 ، مصادف با سالروز شهادت امام محمد باقر (ع) است ، امامی که با تعلیم معارف حقه اسلامی به مردم ، به جنگ با دشمنان پرداخت .
نام مبارک امام پنجم محمد و لقب آن حضرت باقر یا باقرالعلوم است ، دلیل اعطای این لقب به امام پنجم این است که ایشان دریاى دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت . القاب دیگرى مانند شاکر ، صابر و هادى نیز براى آن حضرت ذکر کردهاند که هریک بیانگر صفتى از صفات آن امام بزرگوار بوده است .
کنیه امام " ابوجعفر " و مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبى(ع) است . بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن (ع) و از سوى پدر به امام حسین ( ع) مىرسد . پدرش حضرت سیدالساجدین ، امام زین العابدین ، على بن الحسین (ع) است .
تولد حضرت باقر ( ع ) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57 هجرى در مدینه اتفاق افتاد . در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سیدالشهداء ، کودکى بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک مىشد .
دوران امامت امام محمد باقر ( ع ) از سال 95 هجرى که سال درگذشت امام زین العابدین ( ع ) است آغاز شد و تا سال 114 ه . یعنى 19 سال و چند ماه ادامه داشته است . در دوره امامت امام محمد باقر (ع) و فرزندش امام جعفر صادق ( ع ) مسائلى مانند انقراض امویان ، بر سر کار آمدن عباسیان ، وقوع مشاجرات سیاسى ، ظهور سرداران و مدعیانى مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانى و دیگران مطرح است ، ترجمه کتابهاى فلسفى و مجادلات کلامى در این دوره پیش مىآید و عده اى از مشایخ صوفیه ، زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت ظهور کرده ، فعال می شوند .
قاضی ها و متکلمانى به دلخواه مقامات رسمى و صاحب قدرتان پدید مىآیند و فقه و قضاء ، عقاید ، کلام و اخلاق را ( بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت) شرح و تفسیر مى کنند . در زمانی که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا ، افکار بسیارى از حق طلبان به حقانیت آل على ( ع ) متوجه شده ، پرده از چهره زشت ستمکاران اموى و دین به دنیا فروشان، برگرفته بود ، این عده تلاش می کردند افکار و عقاید را به انحراف کشانده و احادیث نبوى را در بوته فراموشى قرار مىدادند . برخى نیز احادیثى به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و یا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون مى کردند.
این موارد عواملى بسیار خطرناک بود که باید حافظان و نگهبانان دین در برابر آنها می ایستادند . به همین دلیل امام محمد باقر ( ع ) و پس از وى امام جعفر صادق (ع) از موقعیت مساعد روزگار سیاسى ، براى نشر تعلیمات اصیل اسلامى و معارف حقه
بهره گرفته ، دانشگاه تشیع و علوم اسلامى را پایه ریزى کردند . زیرا این امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان، وارثان و نگهبانان حقیقى تعلیمات پیامبر(ص) ، ناموس و قانون عدالت بودند و مى بایست به تربیت شاگردانى عالم و عامل و یارانى شایسته و فداکار پرداخته ، فقه آل محمد ( ص ) را جمع ، تدوین و تدریس می کردند .
به همین جهت محضر امام باقر ( ع ) ، مرکز علماء ، دانشمندان ، راویان حدیث ، خطیبان و شاعران بنام بود . در مکتب تربیتى امام باقر ( ع ) علم و فضیلت به مردم آموخته مىشد . ابوجعفر امام محمد باقر (ع) متولى صدقات حضرت رسول ( ص ) و امیرالمؤمنین ( ع ) ، پدر و جد خود بود و این صدقات را بر بنى هاشم و مساکین و نیازمندان تقسیم کرده و اداره آنها را از جهت مالى به عهده داشت . امام باقر (ع) داراى خصائل ستوده و مؤدب به آداب اسلامى بود . سیرت و صورتش ستوده بود . پیوسته لباس تمیز و نو مىپوشید و در کمال وقار و شکوه حرکت می کرد . از آن حضرت مىپرسیدند : جدت لباس کهنه و کم ارزش مىپوشید ، تو چرا لباس فاخر بر تن مىکنى ؟ پاسخ مىداد: مقتضاى تقواى جدم و فرماندارى آن روز ، که محرومان و فقرا و تهیدستان زیاد بودند ، چنان بود . من اگر آن لباس را بپوشم در این انقلاب افکار نمىتوانم تعظیم شعائر دین کنم .
امام پنجم ( ع ) بسیار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خوش برخورد بود . با همه اصحاب مصافحه مىکرد و دیگران را نیز بدین کار تشویق مىفرمود . در ضمن سخنانش مىفرمود : مصافحه کردن کدورتهاى درونى را از بین مىبرد و گناهان دو طرف ( همچون برگ درختان در فصل خزان) مى ریزد. امام باقر ( ع ) در صدقات ، بخشش و آداب اسلامى مانند دستگیرى از نیازمندان ، تشییع پیکر مؤمنین ، عیادت از بیماران ، رعایت ادب ، آداب و سنن دینى ، بسیار دقیق بود .
مىخواست سنتهاى جدش رسول الله ( ص ) را عملا در بین مردم زنده کند و مکارم اخلاقى را به مردم تعلیم نماید. در روزهاى گرم براى رسیدگى به مزارع و نخلستانها بیرون مىرفت و با کارگران و کشاورزان بیل مىزد و زمین را براى کشت آماده مىساخت . آنچه از محصول کشاورزى ( که با عرق جبین و کد یمین) به دست مىآورد در راه خدا انفاق مىفرمود. بامداد که براى اداى نماز به مسجد جدش رسول الله ( ص ) مىرفت ، پس از گزاردن فریضه ، مردم گرداگردش جمع مىشدند و از انوار دانش و فضیلت او بهرهمند مىشدند.
مدت بیست سال معاویه در شام و کارگزارانش در مرزهاى دیگر اسلامى در واژگون جلوه دادن حقایق اسلامى ( با زور و زر و تزویر و اجیر کردن عالمان خود فروخته) کوشش بسیار کردند . ناچار حضرت سجاد ( ع ) و فرزند ارجمندش امام محمد باقر ( ع ) پس از واقعه جانگداز کربلا و ستمهاى بىسابقه آل ابوسفیان ، که مردم به حقانیت اهل بیت عصمت ( ع ) توجه کردند ، در اصلاح عقاید مردم به ویژه در مسئله امامت و رهبرى ، که تنها شایسته امام معصوم است ، سعى بلیغ کردند و معارف حقه اسلامى را ( در جهات مختلف ) به مردم تعلیم دادند " تا کار نشر فقه و احکام اسلام" به جایى رسید که فرزند گرامى آن امام ، حضرت امام جعفر صادق(ع) دانشگاهى با چهار هزار شاگرد پایه گذارى کرد و احادیث و تعلیمات اسلامى را در اکناف و اطراف جهان آن روز اسلام انتشار داد . امام سجاد (ع) با زبان دعا و مناجات ، یادآورى از مظالم اموى و امر به معروف و نهى از منکر و امام باقر ( ع ) با تشکیل حلقههاى درس ، زمینه این امر مهم را فراهم نمود و مسائل لازم دینى را براى مردم روشن فرمود.
رسول اکرم اسلام ( ص ) در پرتو چشم واقع بین و با روشن بینى وحى الهى وظایفى را که فرزندان و اهل بیت گرامىاش در آینده انجام خواهند داد و نقشى را که در شناخت و شناساندن معارف حقه به عهده خواهند داشت ، ضمن احادیثى که از آن حضرت روایت شده ، تعیین فرموده است . چنان که در حدیثی آمده است : روزى جابر بن عبدالله انصارى که در آخر عمر دو چشم جهان بینش تاریک شده بود به محضر حضرت سجاد ( ع ) شرفیاب شد . صداى کودکى را شنید ، پرسید کیستى ؟ گفت من محمد بن على بن الحسینم ، جابر گفت : نزدیک بیا ، سپس دست او را گرفت و بوسید و عرض کرد : روزى خدمت جدت رسول خدا ( ص ) بودم . فرمود : شاید زنده بمانى و محمد بن على بن الحسین که یکى از اولاد من است را ملاقات کنى . سلام من را به او برسان و بگو : خدا به تو نور حکمت دهد . علم و دین را نشر بده . امام پنجم هم به امر جدش قیام کرد و در تمام مدت عمر به نشر علم و معارف دینى و تعلیم حقایق قرآنى و احادیث نبوى ( ص ) پرداخت.
این جابر بن عبدالله انصارى همان کسى است که در نخستین سال بعد از شهادت حضرت امام حسین ( ع ) به همراهى عطیه که مانند جابر از بزرگان و عالمان با تقوا و از مفسران بود ، در اربعین حسینى به کربلا آمد و غسل کرد ، و در حالى که عطیه دستش را گرفته بود در کنار قبر مطهر حضرت سیدالشهداء آمد و زیارت آن سرور شهیدان را انجام داد .
امام باقر علیه السلام منبع انوار حکمت و معدن احکام الهى بود . نام نامى آن حضرت با دهها و صدها حدیث و روایت و کلمات قصار و اندرزهایى همراه است ، که به ویژه در 19 سال امامت براى ارشاد مستعدان و دانش اندوزان و شاگردان شایسته خود بیان فرموده است . بنا به روایاتى که نقل شده است ، در هیچ مکتب و محضرى دانشمندان خاضع تر و خاشع تر از محضر محمد بن على ( ع ) نبودهاند.
در زمان امیرالمؤمنین على ( ع ) ، گویا مسلمانان هنوز قدم از تنگناى حیات مادى بیرون ننهاده و از زلال دانش علوى جامى ننوشیده بودند ، و در کنار دریاى بیکران وجود على ( ع ) تشنه لب بودند و جز عده اى معدود، قدر چونان گوهرى را نمىدانستند . بىجهت نبود که مولاى متقیان بارها مىفرمود : پیش از آنکه من را از دست بدهید از من بپرسید . و بارها مى فرمود : من به راههاى آسمان از راههاى زمین آشناترم . ولى کو آن گوهرشناسى که قدر گوهر وجود على را بداند ؟ اما به تدریج ، به ویژه در زمان امام محمد باقر (ع) مردم کم کم لذت علوم اهل بیت و معارف اسلامى را درک مىکردند و مانند تشنه لبى که سالها از لذات آب گوارا محروم مانده و یا قدر آن را ندانسته باشد ، زلال گواراى دانش امام باقر ( ع ) را دریافتند و تسلیم مقام علمى امام ( ع ) شدند ، به قول یکى از مورخان : " مسلمانان در این هنگام از میدان جنگ و لشکر کشى متوجه فتح دروازههاى علم و فرهنگ شدند " .
امام باقر ( ع ) نیز چون زمینه قیام بالسیف ( قیام مسلحانه) در آن زمان ( به علت خفقان فراوان و کمبود حماسه آفرینان) فراهم نبود ، از این رو ، نشر معارف اسلام و فعالیت علمى مبارزه عقیدتى و معنوى با سازمان حکومت اموى را ، از این طریق مناسب تر مىدید و چون حقوق اسلام هنوز یک دوره کامل و مفصل تدریس نشده بود ، به فعالیتهاى ثمر بخش علمى در این زمینه پرداخت .
اما بدین خاطر که نفس شخصیت امام و سیر تعلیمات او( در ابعاد و مرزهاى مختلف) بر ضرر حکومت بود ، مورد اذیت و ایذاء دستگاه قرار مىگرفت . در عین حال امام هیچ گاه از اهمیت تکلیفى شورش ( علیه دستگاه ) غافل نبود ، و از راه دیگرى نیز آن را دامن مىزد و آن راه ، تجلیل و تأیید برادر شورشىاش زید بن على بن الحسین بود.
روایاتى در دست است که وضع امام محمد باقر ( ع ) که خود در روزگارش مرزبان بزرگ فکرى و فرهنگى بوده و نقش مهمى در نشر اخلاق و فلسفه اصیل اسلامى و جهان بینى خاص قرآن ، و تنظیم مبانى فقهى و تربیت شاگردانى " مانند امام شافعى " و تدوین مکتب داشته ، موضع انقلابى برادرش " زید " را نیز تأیید مىکرده است چنانکه نقل شده امام محمد باقر(ع ) مىفرمود : خداوندا پشت من را به زید محکم کن.
مىدانیم که زید برادر امام محمد باقر (ع ) که تحت تأثیر تعلیمات ائمه(ع) براى اقامه عدل و دین قیام کرد . سرانجام علیه هشام به عبدالملک اموى ، در سال ( 120 یا 122 ) زمان امامت امام جعفر صادق ( ع ) خروج کرد و دستگاه جبار ، ناجوانمردانه او را به قتل رساند . بدن مقدس زید را سالها بر دار کردند و سپس سوزاندند . چنانکه تاریخ مىنویسد : گرچه نهضت زید نیز به نتیجه اى نینجامید و قیامهاى دیگرى نیز که در این دوره به وجود آمد ، از جهت ظاهرى به نتایجى نرسید ، ولى این قیامها و اقدامها در تاریخ تشیع موجب تحرک و بیدارى و بروز فرهنگ شهادت علیه دستگاه جور به شمار آمده و خون پاک شیعه را در جوشش و غلیان نگهداشته و خط شهادت را تا زمان ما در تاریخ شیعه ادامه داده است .
امام باقر ( ع ) و امام صادق ( ع ) گرچه به ظاهر به این قیامها دست نیازیدند ، که زمینه را مساعد نمىدیدند ، ولى در هر فرصت و موقعیت به تصحیح نظر جامعه درباره حکومت و تعلیم و نشر اصول اسلام و روشن کردن افکار ، که نوعى دیگر از مبارزه است دست زدند . چه در این دوره ، حکومت اموى رو به زوال بود و فتنه عباسیان دامنگیر آنان شده بود ، از این رو بهترین فرصت براى نشر افکار زنده و تربیت شاگردان و آزادگان و ترسیم خط درست حکومت ، پیش آمده بود و در حقیقت مبارزه سیاسى به شکل پایهریزى و تدوین اصول مکتب ( که امرى بسیار ضرورى بود ) پیش آمد.
اما چنان که اشاره شد ، دستگاه خلافت آنجا که پاى مصالح حکومتى پیش مىآمد و احساس مىکردند امام ( ع ) نقاب از چهره ظالمانه دستگاه برمىگیرد و خط صحیح را در شناخت " امام معصوم ( ع ) " و امامت که دنباله خط " رسالت " و بالاخره "حکومت الله " است تعلیم مىدهد ، تکان مىخوردند و دست به ایذاء و آزار و شکنجه امام ( ع ) مىزدند و گاه به زجر و حبس و تبعید ... .
براى شناخت این امر ، به واقعه ای اشاره می شود : "در یکى از سالها که هشام بن عبدالملک ، خلیفه اموى ، به حج مىآید ، جعفر بن محمد ، امام صادق ، در خدمت پدر خود ، امام محمد باقر ، نیز به حج مىرفتند . روزى در مکه ، حضرت صادق ، در مجمع عمومى سخنرانى مىکند و در آن سخنرانى تأکید بر سر مسئله پیشوایى و امامت و این که پیشوایان بر حق و خلیفههاى خدا در زمین ایشانند نه دیگران ، و این که سعادت اجتماعى و رستگارى در پیروى از ایشان است و بیعت با ایشان و ... نه دیگران . این سخنان که در بحبوحه قدرت هشام گفته مىشود ، آن هم در مکه در موسم حج ، طنینى بزرگ مىیابد و به گوش هشام مىرسد. هشام در مکه جرأت نمىکند و به مصلحت خود نمىبیند که متعرض آنان شود . اما چون به دمشق مىرسد ، مأمور به مدینه مىفرستد و از فرماندار مدینه مىخواهد که امام باقر ( ع ) و فرزندش را به دمشق روانه کرد ، و چنین مىشود .
حضرت صادق (ع ) مىفرماید : چون وارد دمشق شدیم ، روز چهارم ما را به مجلس خود طلبید . هنگامى که به مجلس او درآمدیم ، هشام بر تخت پادشاهى خویش نشسته و لشکر و سپاهیان خود را در سلاح کامل غرق ساخته بود ، و در دو صف در برابر خود نگاه داشته بود . نیز دستور داده بود تا آماج خانهاى ( جاهایى که در نشانه براى تیراندازى مىگذارند ) در برابر او نصب کرده بودند ، و بزرگان اطرافیان او مشغول مسابقه تیراندازى بودند . هنگامى که وارد حیاط قصر او شدیم ، پدرم در پیش مىرفت و من از عقب او مىرفتم ، چون نزدیک رسیدیم ، به پدرم گفته : " شما هم همراه اینان تیر بیندازید " پدرم گفت : " من پیر شدهام. اکنون این کار از من ساخته نیست اگر من را معاف دارى بهتر است " . هشام قسم یاد کرد : " به حق خداوندى که ما را به دین خود و پیغمبر خود گرامى داشت ، تو را معاف نمىدارم " . آنگاه به یکى از بزرگان بنى امیه امر کرد که تیر و کمان خود را به او ( یعنى امام باقر - ع ) بده تا او نیز در مسابقه شرکت کند. پدرم کمان و تیری از من گرفت و در زه گذاشت و به قوت بکشید و بر میان نشانه زد . سپس تیر دیگری گرفت و بر فاق تیر اول زد ... تا آن که نه تیر پیاپى افکند . هشام از دیدن این چگونگى خشمگین گشت و گفت : نیک تیر انداختى اى ابوجعفر ، تو ماهرترین عرب و عجمى در تیراندازى . چرا مىگفتى من بر این کار قادر نیستم ؟ ... بگو : این تیراندازى را چه کسى به تو یاد داده است " . پدرم فرمود : " مىدانى که در میان اهل مدینه ، این فن شایع است . من در جوانى چندى تمرین این کار کردهام. سپس امام صادق ( ع ) اشاره مىفرماید که : هشام از مجموع ماجرا غضبناک گشت و عازم قتل پدرم شد .
در همان محفل هشام بر سر مقام رهبرى و خلافت اسلامى با امام باقر ( ع) سخن مىگوید . امام باقر درباره رهبرى رهبران بر حق و چگونگى اداره اجتماع اسلامى و این که رهبر یک اجتماع اسلامى باید چگونه باشد ، سخن مىگوید . اینها همه هشام را ، که فاقد آن صفات بوده است و غاصب آن مقام ، بیش از پیش ناراحت مىکند . بعضى نوشتهاند که : امام باقر را در دمشق به زندان افکند . و چون به او خبر مىدهند که زندانیان دمشق مرید و معتقد به امام ( ع ) شدهاند ، امام را رها مىکند و به شتاب روانه مدینه مىنماید . پیکى سریع ، پیش از حرکت امام از دمشق ، مىفرستد تا در آبادیها و شهرهاى سر راه همه جا علیه آنان ( امام باقر و امام صادق ع ) تبلیغ کنند تا بدین گونه ، مردم با آنان تماس نگیرند و تحت تأثیر گفتار و رفتارشان واقع نشوند . با این وصف، امام ( ع ) در این سفر ، از تماس با مردم ( حتى مسیحیان) و روشن کردن آنان غفلت نمىورزد.
جالب توجه و قابل دقت و یادگیرى است که امام محمد باقر ( ع ) وصیت مىکند به فرزندش امام جعفر صادق(ع ) که مقدارى از مال او را وقف کند ، تا پس از مرگش ، تا ده سال در ایام حج و در منى محل اجتماع حاجیها براى سنگ انداختن به شیطان( رمى جمرات ) و قربانى کردن براى او محفل عزا اقامه کنند.
توجه به موضوع و تعیین مکان ، اهمیت بسیار دارد . به گفته صاحب الغدیرزنده یاد علامه امینى این وصیت براى آن است که اجتماع بزرگ اسلامى ، در آن مکان مقدس با پیشواى حق و رهبر دین آشنا شود و راه ارشاد در پیش گیرد ، و از دیگران ببرد و به این پیشوایان بپیوندد ، این نهایت حرص بر هدایت مردم است و نجات دادن آنها از چنگال ستم و گمراهى .
شهادت امام محمد باقر
حضرت امام محمد باقر(ع ) 19 سال و ده ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زین العابدین ( ع ) زندگى کرد و در تمام این مدت به انجام وظایف خطیر امامت ، نشر و تبلیغ فرهنگ اسلامى ، تعلیم شاگردان ، رهبرى اصحاب و مردم ، اجرا کردن سنتهاى جد بزرگوارش در میان خلق ، متوجه کردن دستگاه غاصب حکومت به خط صحیح رهبرى و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعى و امام معصوم ، که تنها خلیفه راستین خدا و رسول ( ص) در زمین است ، پرداخت و لحظه اى از این وظیفه غفلت نفرمود .
سرانجام در هفتم ذیحجه سال 114 هجرى در سن 57 سالگى در مدینه به وسیله هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست . پیکر مقدسش را در قبرستان بقیع ( کنار پدر بزرگوارش ) به خاک سپردند .